بسم الله الرحمن الرحیم

 با این کاور PIANELLA PIANO شروع کنیم.

 

از اول اول شروع کردیم و بلاخره میشه گفت رسیدیم به گل کار :)

راستش ببخشید که یکم وقفه افتاد

من همش داشتم نظر های افراد مختلف رو میخوندم و میخواستم دمیان رو تموم کنم همزمان هم کلی کار دیگه ریخت سرم

ولی دختررررررررر چقدر چرت و پرت توی تحلیلا بود . هرجا رو نگاه میکنی یه کلمه است به اسم "معصومیت"که هی  به چشمت میخوره . این نشانه ی معصومیت ه اون نشان معصومیت ه این یکی نشان معصومیت نیست :///////////////////// بس کنید خواهشا

خوب

بیاید برای شروع یکم بریم عقب تر

از لوکیشن شروع موزیک بریم جلو>>

 

 

اینجا کجاست اصلا؟

بذارید براتون یه قصه تعریف کنم

داستان از اینجا شروع میشه که یه روز یه دختری به اسم هرا به دنیا میاد با زیبایی خیلی زیاد . اوازه ی زیباییش به زئوس میرسه و اینا باهم ازدواج میکنن.

بیایید به این که باهم خواهر و برادر بودن رو کار نداشته باشیم :/

بعد از ازدواج اینا گایا یا همون زمین که خودش یه الهه است به هرا یه سری باغ کادو میده تحت عنوان پولکت .

 

فضایی که اول موزیک ویدئو به ما نشون داده میشه میتونه همون باغ معروف  باشه . جالبیش اینجاست که خیلی ها این مکان رو به عنوان حدفاصل مرگ و زندگی میدونن . 

 

حالا که فهمیدیم کجان باید ببینیم اصلا چرا اینجان؟

ما از اول داستان و با دمیان اومدیم جلو * بذارید یه نکته رو بگم. داستان البوم wings به کلی یا تا حد زیادی با اون تئوری هایی قبلی فرق داره ؛گیج نشید *

دیدیم که هرکدوم داخل مشکلات خودشون غوطه ور و تنها بودن ولی کم کم شروع کردن به ارتباط گیری باهم و از حالت اغما خارج شدن .

حالا در اوج این قصه میخوان حرکت نهایی رو بزنن و تلاش کنن . "ما باید زنده بمونیم"
 

اعضا دوتا دوتا وارد میشن . اون که بزرگ تره میتونه منتور اون یکی باشه . مثل دمیان و امیل سینکلر که امیل که بزرگ ترم بود حالت راهنما براش داشت. اینجا هم دقت کنید مثلا نامجون داره به جونگکوک یه چیزایی توضیح میده...

البته بازم میبینیم که جین تنهاست...

 

 

اینجا رو ببینید 

یونگی با دوچرخه وارد میشه مثل ام وی فایر :)) اینا مارو اسکل کردن به خدا...

 

این کتابه شاید اصلا داره خود دمیان رو براش میخونه !

به مجسمه ی پشت جیمین دقت کنید

این مجسمه یکی از مشهورترین مجسمه های مربوط به ونوس ه .
این مجسمه نشان دهنده ی روایتی ه که ونوس درحمام قصد خودکشی داشته ، ولی توسط یکی از خدایان دیده میشه .  و مجسمه ی اون در حالیه که سعی در پوشاندن خودش داره . این مجسمه بخاطر حالت چهره ی ونوس که حالتی حاکی از غم ، ناامیدی و ترسه مشهوره .
جالب اینجاست که جیمین در حمام اقدام به خودکشی کرد ! :)))))))))

 

 

بعد دوربین هوسوک رو نشون میده که متوجه میشه جین حواسش به چیز متفاوتی جلب شده

نقاشی فرشتگان یاغی The Fall of the Rebel Angels

دیگه خودتون حواستون به رنگ درها هست دیگه؟ :)

 

اثر هنری سقوط فرشتگان یاغی (The fall of the rebel angels) به عنوان یکی از آثار هنری برجسته جهان شناخته می شود. این نقاشی برجسته و زیبا در سال 1962 توسط نقاش نامی، پیتر بروگل کشیده شده است و یکی از مفاخر نقاشی جهان به حساب می آید. این اثر هنری در حال حاضر در موزه سلطنتی هنرهای زیبا در کشور بلژیک نگهداری می شود.
این نقاشی که موضوع آن نخستین مقابله خوبی و بدی و اخراج شیطان از بهشت است دارای جزئیات بسیار زیبایی است. در این نقاشی نشان داده می شود که چگونه شیطان در حال اخراج از بهشت، سایر فرشتگان یاغی را نیز با خود به همراه می برد.

 

 

حالا که دورهمیم بیاید براتون یه داستان دیگه هم بگم

مگه هدف اصلی افزایش اطلاعات عمومی نیست اصلا؟ ^_^

 

ایندفعه هم یه دختر زیبایی بوده (اصلا هرچی بدبختیه از این زیبایی میاد XD ) به اسم مدوسا 

مدوسا درواقع خواهر اتنا و فرزند زئوس بود.

علت ها و نظریه هایی برای شکل گیری اختلاف بین دو خواهر وجود داره

یکیش مثلا اینه که مدوسا میخواست با پرسنوس ازدواج کنه ولی اتنا هم پرسنوس رو دوست داشت . پس مدوسا رو  تبدیل به موجود بسیار کریهی کرد که موهایی به شکل مار داشت.

دومیش یکم متفاوته

افسانه ی دوم میگه که مدوسا توسط پوسیدون که الهه ی اب و دریا ها بود به راه های خانواده ی ایرانی ناپسند کشیذه شد.

اتنا هم که احتمالا یه رگ و ریشه ی ایرانی اصیل داشته زد ناکارش کرد

ولی اگه نطر من رو  بخوایید میگم این اتی (اتنا) چون خودش به خاطر بابای گیرش (زئوس) مجبور بود سینگل به گور بشه ؛ گفت دیگی که برای من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه :"))

خون مدوسا هم به رنگ سبز درومد و هرکس میتونست اون رو بنوشه جاودان یا نامیرا میشد.

تنها کسی هم که تونست از اون خون استفاده کنه برادر مدوسا بود.

از طرفی هم پرسنوس معموریت داشت تا زنی با موهای مار رو بکشه ؛غافل از اینکه اون واقعا کیه..

خوب

اون مجسمهای که پشت جین قرار داره در واقع تندیسی از پرسنوس ه.

این یکی از تراژیک ترین واقع های تاریخ اسطوره هاست . مدوسا توسط برخی از مردم شخص بدی تصور میشه درحالی که اون تنها یک قربانی برای دوست داشتن بوده.

 

اگر دقت کنید فقط پنج لوستر هنوز به سقف آویخته شده درحالی که دوتاشون افتادن . این همون تعداد اعضاست .

یا مشخص کننده ی مرگ دو نفر ه و یا مشخص کننده ی دو عضوی که از همه بیشتر به خط مرگی نزدیک تر هستن .

 

یونگی چشمای جیمین رو میبنده درست مثل کتاب که دمیان چشمای امیل رو میبنده...

همیشه لازم نیست ببینی و با چشم ظاهری درک کنی...

 

 

صحنه ی شروعی موسیقی . جیمین از سمت زمین به آسمون بلند میشه . اونها در این صحنه قصد داشتن نقاشی سقوط فرشتگان یاغی رو تداعی کنن ، از اونجایی که قسمت طاق بالایی به حالت نیم دایرست و نورانی ه ، که در نقاشی هم همینطوره . جیمین همون پروانه ایه که به سمت بالا پرواز میکنه درحالی که فرشتگان درحال مبارزه و مجازاتن و شیطان درحال تبعید شدنه 

 

اگه به نوع رقصیدنشون توجه کنید 

اونها به شکل تکرار ، آهسته و برعکس حرکات دفعه ی قبل میرقصن که بازهم مربوط میشه به همون موضوع که در اغما هستن .

 

 

در این صحنه جونگکوک توی هوا معلقه و آبنبات چوبی دردست داره .

آبنبات چوبی در نمادی از درد کشیدنه ، نمادی که معمولا برای نامجون  بکار برده میشه ، همچنین آبنبات به رنگ آبی ه. همون رنگی که معنای افسردگی رو در دل خودش داره.

به نقاشی پشت سرش دقت کنید .

 

 

قبل از اینکه بخوام توضیحی راجع به این نقاشی بدم باید بگم به نظرم BTS داره داستان خودشو میگه و کاری به کسی نداره . ولی خیلی هوشمندانه از همه چیز به نفع خودش استفاده کرده . نقاشی مرتبط ؛ مجسمه ؛ رنگ بندی...

خوب

سوگواری برای ایکاروس ( The Lament for Icarus‎)، یک نقاشی رنگ روغن  اثر هربرت جبمز درابر در سال ۱۸۹۸ است که ایکاروس  مرده را در حالی که توسط نیمف ها احاطه شده، نشان می‌دهد. 

ایکاروس به عنوان اسطوره‌ای یونانی مطرح است. او فرزند “ددالوس” هنرور و مخترع دربار “مینوس شاه” بوده است. ددالوس برای دربار شاه، لابیرنت پیچیده‌ای را طراحی می‌کند که هرکسی وارد آن می‌شوند، در آن سردرگم شده و نمی‌تواند از آن رهایی یابد. تا آن‌که روزی ” تسیوس ” که به عنوان قربانی وارد لابیرنت شده بود توانست از لابیرنت فرار کند و حاصل خلاقیت “ددالوس” را بی‌اعتبار کند . مینوس شاه نیز بر ددالوس خشم می‌گیرد و قصد جان او را می‌کند . ددالوس نیز که کشتی‌ها از سوار کردن او سر باز می‌زدند ، با به هم بستن پرهای پرندگان به وسیله‌ی موم برای خود و پسرش ایکاروس دو جفت بال ساخت . ایکاروس در حین پرواز مغرور شد و با نزدیکی بیش از حد به خورشید بالهای مومی‌اش را آب شده دید و در دریا فرو افتاد و غرق شد .

ایکاروس نماد غرور بشر برای دست یافتن به ناشناخته‌هاست . ایکاروس وجهه‌ای از انسان است . وجهه ای از بلندپروازی انسان معاصر در کشف نادیده‌ها و ناشناخته‌ها و تلاش برای رسیدن از طبیعت به فرا طبیعت . ایکاروس از تکنولوژی و ابداعات خودساخته بشری سود می‌برد ، اما همان تکنولوزی به همراه رویایش در بلندپروازی‌ها موجب سقوط مرگبارش است .

 

 

اول ویدئو تهیونگ به بالا نگاه میکنه

ولی

 

حالا داره به پایین نگاه میکنه...

 

 

دست های چلوی چشم جین کم کم کنار میرن

این نشونه ی اینه که جین کم کم داره اگاهی شو به دست میاره 

 

به رنگ بندی دقت کنید 

رنگ بندی فضا به ادم یه حس ترس میده . این نوع رنگ بندی معمولا برای کاراکتر های خبیث استفاده میشه

دوتا در چپ و راست نشون دهنده ی مرگ و زندگیه

 

 

قسمتی که رپ مانستر شمع رو روشن میکنه اشاره داره به یک راه بازگشت . اگر یادتون باشه توی تیزر جین شمع ها خاموش شد . 

 

بعد از سوختن قرقی که نماد مهمی توی کتاب بود اتفاق جالبی میوفته

 

اون داستان مدوسا رو که بالاتر گفتم رو یادتونه؟

همون طور که قبلا خون مدوسا به رنگ سبز درومد و هرکی اونو میخورد جاویدان میشد . :))

 

 

ادغام رنگها ادغام و به هم رسیدن دوباره ی اعضا رو نشون میده

ما ادغام رنگ هارو قبلا هم دو جای دیگه دیده بودیم

تیزر نامجون و هوسوک

 

جیهوپ اعضا رو به شکل پاد ساعت گرد حرکت میده ، برگشت زمان یعنی بازگشت به خاطرات .

 

در این صحنه جی هوپ رو میبینیم که ابتدا بر روی صندلی نشسته و بعدش بلند میشه و بهراه کمان نشونه میگیره 

یادتونه داستان های مدوسا رو؟

مدوسا بعد از این که کشته شد دوتا بچه ازش بیرون اومد . (نگید چطوری خودمم نمیدونم) درواقع بچه های بوسیدون بودن.

 پگاسوس (اسب بالدار) و کریسائور (کمان طلایی)

در این قسمت جی هوپ همان کمان طلایی رو در دست داره 

به مجسمه ی پشت جی هوپ دقت کنید .

این یک مجسمه از مریم مقدس و حصرت مسیح هست که توسط میکل آنژ خلق شده

 

 

در این صحنه از شمع درحال سوختن قطره ای سبز رنگ برروی انگشت جونگ کوک سقوط میکنه 

 

 

میتونم قطع به یقین بگم این همون خون مدوساست.

 

 

این عکس مربوط میشه به تخت پادشاهی پوسیدون خدای دریا ها 

همون که اتی رو گول زد :/

جی هوپ روی صندلی وسط حوض پر از آبی نشسته که به میتونه به خودکشی جیمین اشاره داشته باشه.

 

 

این تیکه ، قسمت مورد علاقه ی منه

2 تا برداشت میشه کرد

1/اگه دمیان رو خونده باشید اصلا همه چیز با دروغ امیل شروع شد 

دور هم دیگه نشسته بودن و اون یه خالی گنده بست که بعدا به خاطرش تقاص هم پس داد

اون به دروغ گفت که سیب هارو دزدیده تا خفن جلوه کنه !

جین پامیشه و می ایسته ؛ شاید امیل قصه داره دروغ شو میگه !

 

2/

 

این صحنه براتون اشنا نیست؟
.

.

.

 

جی جی جی جینگگ

*_* حقیقتا نامجون دهنمون رو زده با این کاراش ....

 

شوگا درحالی که در مرکز قرار گرفته ، حرکتی به منظور نوشیدن انجام میده که اشاره داره به جام شرابی که حضرت مسیح در شام آخر به خون خودش تشبیه کرد .

خون مسیح × خون مدوسا

رفتن به سوی خدا × بازگشت به زمین

کلی پارادوکس...

 

در قسمتی از رقص شاهد این میشیم که اعضا بر روی زمین میفتن و میمیرن ولی بعد دوباره بلند میشن

 

 

همین طور که میبینید دکوراسیون طبقه ای و سکشن بندیه

جیمین در نمادی از امیل سینکلر قرار گرفته و شوگا در نمادی از دمیان 

جیمین سیب بدست داره و شوگا پارچه ای مشکی 

سیب نماد گرفتاری امیل در گناهان خودساخته ست و پارچه ی مشکی نماد سوگواری دمیان . در عین حال این تصویر که هردو روبروی هم نشستن اشاره داره به زمانی که دمیان امیل رو از دست فرنز کرومر نجات میده

 

 

این قسمت اشاره داره به زمانی که امیل دنیای ایده آل خودش رو از دست داده بود و انگیزه و احساساتش در حال نابودی بود ، اونموقع به خودکشی فکر کرد اما این بئاتریس(دمیان) بود که وی رو به زندگی برگردوند . تهیونگ مدتی اونجا نشسته بود و سردرگم بود .

ا این دنیای رویایی فقط یک نقاشی ه و تهیونگ متوجه این موضوعه برای همین هم خودش رو به سمت پایین پرت میکنه ، اینبار این پرت کردن برای خودکشی نیست بلکه اشاره به بازگشت داره .

 

 

جونگ کوک در هوا معلق شده اما اینبار روی تاب نیست بلکه واقعا درهوا به پرواز دراومده ، نمادی از ایکاروس سقوط کرده که بالهای مصنوعیش رو از دست میده چراکه زیادی به خورشید نزدیک شده بود . 

 

 

بخاری از عواطف و روح وجود رپ مانستر رو ترک میکنه ، نمادی از فاصله ی جسم و روح

رپ مانستر تمامی سختی ها و دردها رو مثل سیگاری به درون میکشه ولی حالا همه ی اونها رو رها میکنه

 

 

اشاره به دنیای جدیدی که دمیان به وی نشون میده و چشمهاش رو نسبت به غم ها و درد ها میبنده و وابسته میکنه تا به عمق درون خود رجوع کنه و جواب رو پیدا کنه و درنهایت در درونش خو بگیره

 

 

همون طور که گفتم کم کم داره پرده هایی که نمیذاشتن هر کدوم حقیقت رو مشاهده کنن از بین میره و جین هم از این قائده مستثنا نیست .

 

 

از اونجایی که یه سر رمان دست یونگی بود حتما اون هم مثل تهیونگ از اون در خارج شده

و جیمین که شاید مقاومت میکرده یا هنوز حقیقت رو اونطور که باید درک نکرده بوده داره به خودشناسی میرسه .

 

 

تصویر قبلی رو یادتونه؟

 

 

میبینید ؟ واضحه که دوتا تصویر عین هم هستن منتها رنگ های توش باهم فرق میکنن

وقتی داشتم عکس هارو اپلود میکردم متوجه این قضیه شدم . من فکر میکنم هر رنگ سمبل یک نفره و کم کم دارن با هم خو میگیرن

 

 

جین بادکنک رو رها میکنه...

 

در این صحنه شوگا موسیقی کلیسایی رو مینوازه 

ممکنه این همون قطعه ای باشه که پیستریوس در دمیان مینواخت و امیل در هرفرصت بهش گوش فرا میداد 

 

 

بلاخره داره همه چی تموم میشه ... دارن خارج میشن

جالبیش اینه که نه از در سفید میرن نه سیاه ... بلکه از یه در نامشخص :/

صلوات

آما

 

جین تردید میکنه و به پشت سرش نگاه میکنه ، اون مطمئن نیست که در پایان چی انتظارش رو میکشه برای همین هم مردده . تهیونگ که این تردید رو میبینه سمتش میره . چشمهاش رو میپوشونه و بهش اجازه میده که خیلی از چیزهایی که تا به الان در درک کردنش سختی کشیده تفهیم کنه

 

 

و بعد

 

 

....

 

 

وقتی جین با دنیایی جدید روبرو میشه ، متوجه میشه که باید در مسیر دیگه ای قدم برداره و خودش انتخاب کنه ، وابستگی هارو کنار بذاره و از نو شروع کنه

 

 

پرنده بالاخره سر از تخم بیرون میاوره ، پرده ی جهالت و سختی ها از تهیونگ برداشته میشه 

در صحنه ای بعد تهیونگ رو با جای دوبال بر پشت میبینیم . 

که نمادی از این جمله  ی کتابه : “پرنده کوشش میکند تا سر از تخم بیرون آورد ، تخم همان دنیا میباشد ؛ هرکس قبل از تولد میبایست دنیائی را ویران کند ، پرنده بسوی خدا درپرواز است . نام خدا آبراکس میباشد”

 

 

در بین بیشمار تئوری های موجود بعضی ها یه چیز متفاوت هم میگن

یه عده میگن تهونگ نماد شیطانه که از بهشت رونده شد و حتی توی یه صحنه هم خودشو از بالا به پایین پرت کرد...

از اونجایی که همه ی اینا برای باز شدن ذهن شماست من نظری نمیدم و قضاوت رو به عهده ی خودتون میذارم :))
 

 

مجسمه درست مثل نقاشی (توی تیزر جونگکوک) اشکهای رنگین میریزه درحالی که از زخمش خون میچکه.

 

 

جیمین خون گریه میکنه ، خون مدوسا 

اما این اشک ها بخاطر غم نیست . جیمین هم به نتیجه رسید و رها شد .

 

 

بون بالا به زبون المانی جمله ی جالبی نوشته

“Man muss noch Chaos in sich haben, um einen tanzenden Stern gebären zu können.” 

"شما باید هرج و مرج در خود داشته باشید تا بتوانید یک ستاره رقصنده را به دنیا بیاورید."

 

 

اگر دقت گنید متوجه میشید که انعکاس گل سوسن در آیینه به شکل دیگری ه .

این گل بنفش یک گل کره ای ه  که ، معانی بسیار عمیقی چون بازگشت به نهاد دیرینه ی انسان داره .

 

 

همونطور که گل سوسن تغییر کرد و تکامل رو نشون داد ، این صحنه تغییر امیل سینکلر یا همون جین رو نشون میده ، پس از بوسه وقتی جین داخل آیینه رو نگاه میکنه در انعکاسش قسمتی از صورتش درست به شکل اشکهای مجسمه ترک خورده و به شکل مجسمه درمیاد ، تحلیل این قسمت نشون دهنده ی درد و رنجی ه که متحمل شده ولی در عین حال به تکامل رسیده . 

 

خوب میشه گفت 1 درصد نکات گفته شد

99 درصد دیگش اینجاست

 

 

یکبار دیگه

 

 

تا سه نشه بازی نشه

 

 

خوب 

این قسمت اگه نبود به احتمال 69.35 درصد احتمال ارمی شدن من کم میشد

ولی

 

 

وجدانم اجازه نمیداد از هوسوک به عنوان بایس راستین چیزی نذارم در اخر

 

بسه دیگه خیلی وقتتونو گرفتم برید خونه هاتون دیگه

 

فعلااااا خداحافظ